حـدیث روی تــو دیــوانه ام کرد
غــروب هجر تــو ویـرانه ام کرد
چنان بی تابــم از هجــر رخ تو
مرا این درد بی کاشانه ام کرد
غمش دائم مـــرا دیـــوانـه کرده
مرا مست از می میخانه کرده
بیـــا ای قاصدک از او خبـــر ده
سکــوت او مـــرا بیچـــاره کرده
کجا رفتــی تــو ای مه پیکر من
بیــــا ای ســـرو نیکو اختــر من
شدم آواره ی دشـت و بیـــابان
حدیث عشق تـو شد مصدر من
ستاره حیدری
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 870
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0